نقش دانشگاهها و مؤسسات پژوهش کاربردی
چکیده: امروزه کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که منکر نقش پایهای نرمافزار در عصر اطلاعات و ارتباطات باشد. اکثر کشورهای پیشرفته و یا درحال توسعه اهمیت نرمافزار را به خاطر ویژگیهای خاص و بازار بزرگی که دارد درک نمودهاند و دستیابی به سهمی از این بازار را سرلوحة سیاستهایشان قرار دادهاند.
بررسی روند تغییرات تکنولوژی در کشورها نشان میدهد که کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاری فراوان و فعالیت زیاد در انواع فنّاوریهای نو از جمله نرمافزار، که تفاوتهای گوناگونی نسبت به سایر فنّاوریها دارد، به دنبال حفظ موقعیت و برتری اقتصادی و اجتماعی و به طور خلاصه گسترش توسعهیافتگی خود هستند. عدم نیاز به مرحلة ساخت تجهیزات و راه اندازی خط تولید، و یا امکان همکاری از راه دور و وسایل کار ارزان و در دسترس، نمونههایی از این تفاوتها است. در این شرایط داشتن یک صنعت نرمافزار قدرتمند و پویا، مزیتی رقابتی برای کشورها محسوب شده و به توسعه یافتگی آنها کمک میکند.
کلید توسعة صنعت نرمافزار تنها آموزش و تربیت نیروی انسانی و اخذ تکنولوژی و خرید تجهیزات نیست؛ بلکه این مهم مستلزم یک سیستم هماهنگ شامل زنجیرهای از فرآیندها و عوامل مختلف است. عواملی چون روشهای بازاریابی و شیوههای رقابت، روشهای مدیریت شرکتها، استراتژیهای دولت و بنگاههای نرمافزاری، استانداردها و مراکز تدوین آن، سطح تکنولوژی و روشهای پیشرفت، آموزش و تأمین نیروی انسانی و ارتباط دانشگاه و صنعت و ارتباط این عوامل با یکدیگر نقش اساسی در توسعة صنعت نرمافزار دارند. هدف این مقاله بررسی نقش پژوهشهای کاربردی در توسعة صنعت نرمافزار یا بررسی چگونگی همکاری دانشگاه و صنعت در حوزة فناوری نرمافزار میباشد.
شرکتها و سازمانها برای حفظ موقعیت و قابلیت رقابت، بایستی با تغییرات تکنولوژی همراه شده و سعی کنند از ابزارهای جدید استفاده نمایند. این کار نه تنها هزینهبر بوده بلکه نیازمند ارتقای علمی نیروها و انطباق با ابزارها و متدولوژیهای جدید میباشد. همکاری دانشگاه و صنعت میتواند به حل این مشکل کمک کند.
سه مرحلة تحقیق و توسعه، تولید و فروش از مراحل اصلی زنجیرة تولید محصولات صنعتی محسوب میشوند؛ پس از مرحله تحقیق و توسعه که نمونة آزمایشگاهی ساخته شده و مورد تأیید قرار میگیرد، ابزارها و کارخانجات لازم برای تولید انبوه محصول طراحی وساخته شده و مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. آخرین قدم مرحله بازاریابی و فروش است. در صنعت نرمافزار مرحلة تولید وجود ندارد ویا نقش آن کمرنگ است. اصولاً نرمافزار پس از مرحلة تحقیق و توسعه آمادة فروش میباشد. از آنجایی که عمده کار صنایع غیر نرمافزاری بر تولید و روشهای آن تأکید دارند، میتوان به تفاوتهای صنعت نرمافزار با سایر صنایع پی برد. در صنعت نرمافزار تمرکز بر تحقیق و توسعه است و بنابراین رابطة صنعت نرمافزار و دانشگاه بسیار نزدیکتر از سایر صنایع است؛ تحقیق و توسعه یک فعالیت پژوهشی و مشترک بین دانشگاه و صنعت میباشد.
تحقیقاتی که در دانشگاهها انجام میگیرد در دو گروه تحقیقات پایه و تحقیقات کاربردی طبقهبندی میشود. تحقیقات کاربردی دانشگاه و تحقیق و توسعه صنعت نرمافزار مکمل یکدیگر بوده و نقطة اتصال این دو محسوب میشوند. بنابراین توجه به تحقیقات کاربردی میتواند ارتباط دانشگاهها را با صنعت نرمافزار تقویت کند.
ارتباط دانشگاه با صنعت مزایای فراوانی دارد. یکی از مزیتهای آن بکارگیری پتانسیل نیروی انسانی دانشگاه در انجام تحقیقات کاربردی واقعی و مورد نیاز صنعت میباشد. بسیاری از پروژههای دانشگاهی با هدف تولید مقاله تعریف میگردد و در نهایت به نتیجه مناسبی نمیرسد و حتی رضایت افراد را نیز برآورده نمیسازد. در حالی که تحقیقات کاربردی مورد نیاز صنعت باعث میشود تا دانشجویان با محیط واقعی بیرون آشنا شوند و برای آینده نزدیک خود تجربههای بزرگ کسب نمایند. از دیگر مزایای ارتباط ارتقای کیفیت پژوهشهای دانشگاهی از یک سو و از سوی دیگر ارتقای کیفیت فعالیتها و محصولات صنعتی میباشد. این ارتباط همچنین میتواند اولویتهای آموزشی و پژوهشی را تعیین نموده و جهت بدهد. با تقویت تحقیقات کاربردی، دانشگاه محلی برای تولید و توسعة تکنولوژی خواهد شد.
هدفدار بودن پژوهشها و کیفیت بالای فعالیتها و محصولات و رضایت شغلی حاصله، یکی از راههای جلوگیری و یا کاهش فرار مغزها میتواند باشد. نیروهایی که غالباً نه فقط به خاطر دستمزد بالا، بلکه به خاطر کارهای عالیتر و جدیدتر که از تکنولوژیهای نو بهره میگیرند به خارج میروند، دیگر تمایلی به مهاجرت نخواهند داشت.
در این مقاله به برخی چالشهای صنعت نرمافزار اشاره میشود، سپس وضعیت و جایگاه دانشگاه در نرمافزار بررسی گردیده و در نهایت تأثیرات متقابل صنعت و دانشگاه در حوزة نرمافزار به همراه راهحلهای پیشنهادی ارائه میشود.
دنیای نرمافزار به شدت در حال تغییر و تحول است؛ بازار آن به صورت نمایی گسترش مییابد و هر گونه درنگی باعث حذف شرکتها از صحنة رقابت میشود. در کشور ما که هنوز صنعت نرمافزار ضعیف است و درست و حسابی پا نگرفته باید برنامههای اساسیتری داشت.
صنعــت نــرمافزار صنعتــی جهانــی است. بــراساس قوانین اندازة اقتصادی[1] و حوزه اقتصادی[2] چنانچه در آینده بسیاری از نرمافزارها و خدمات نرمافزاری در سطح وسیع و جهانی عرضه نشود به صرفه نخواهد بود. در اثر قوانین فوق کسی که بتواند مشتری بیشتری برای محصولات خود بیابد و محصولات کیفیتری را ارزانتر به بازار عرضه نماید برنده خواهد بود و خواهد توانست از قیمت محصول خود بکاهد. صنعت نرمافزار صنعتی است که شرط باقیماندن و پویایی در آن، رقابت، آن هم در سطح جهانی است.
قانون اندازة اقتصادی بیشتر در دورة صنعتی مطرح میشد. براساس این قانون، تولید بیشتر باعث کاهش قیمت محصول میگردد(نمودار شکل 1). البته به دلیل استفاده از مواد اولیه و محدودیتهای حمل و نقل، خرابی و ضایعات، قیمت کالا از مقدار مشخصی نمیتواند کمتر باشد. در اقتصاد اطلاعات قانون حوزة اقتصادی مطرح میشود. قیمت نرمافزار به دلیل عدم استفاده از مواد اولیه و نداشتن هزینة حمل و نقل و جابجایی میتواند تا مرز صفر تقلیل یابد. بنابر این نرمافزارهایی که مشتریان بالقوة بیشتری داشته باشند و براساس پارادایم حوزة اقتصادی که در عصر اطلاعات مطرح شده، دامنة بیشتری را پوشش دهند موفقتر هستند. به عنوان نمونه میتوان به شرکت والتدیسنی اشاره کرد. این شرکت با تولید فیلم و انیمیشنهایی باکیفیت و با استفاده از یک بازار جهانی، محصولاتش را به قیمت هر دقیقه 8 دلار ارائه میکند؛ درحالیکه که محصولات معادل و چه بسا ضعیفتر تولید داخل کشور به قیمت هر دقیقه 350 دلار عرضه میگردد.
2- چالشهای صنعت نرمافزار
داشتن بازار جهانی برای نرمافزار بدون تکنولوژیها و متدولوژیهای جدید نرمافزاری، نیروهای فنی و آموزشی دیده، استراتژی و نوآوری امکانپذیر نیست. حتی بازار محلی نیز متأثر از بازار جهانی است. وقتی مشتریان دولتی، صنعت داخل را قبول نداشته باشند و مشتریان خصوصی محصول ارزانتری را از شرکتهای خارجی ببینند، مسلماً جایی برای شرکتهای نرمافزاری داخل باقی نخواهد ماند، تنها امید بسیاری از این شرکتها زبان بود که با استاندار شدن زبان فارسی و لحاظ آن در یونیکد، سنگرهای این حوزه نیز به تدریج درحال تسخیر شدن است. نمونة روشن این ادعا برتری قدرتمندانة نرمافزار Word عربی شرکت مایکروسافت بر کلیه ویرایشگرهای فارسی است.
ماهیت صنعت نرمافزار برخلاف سایر صنایع، بیشتر تحقیقاتی است. در صنایع سختافزاری پس از تحقیق و توسعه مرحلة تولید و سپس مرحلة بازاریابی و فروش قرار دارد؛ در حالیکه در صنعت نرمافزار مرحلهای به نام تولید وجود ندارد(شکل 2). بنابراین یکی از عوامل پویایی و رقابتی شدن صنعت نرمافزار برقراری و حفظ ارتباط با دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی نرمافزار در داخل و خارج کشور است. در برخی از کشورها این مسئله امری رایج و جاافتاده است. حتی شرکتی مثل مایکروسافت هم با دانشگاهی مثل دانشگاه واشنگتن همکاری میکند و تزهای دکتری در زمینههای مختلف مورد نیازش تعریف مینماید. در پارکهای تحقیقاتی نیز معمولاً سر و کلة شرکتها پیدا میشود و در آنجا شعبهای را به خود تخصیص میدهند. شعبات شرکتهای اوراکل و هولت پاکارد امریکایی در پارک نرمافزار هاگنبرگ اتریش نمونهای از همکاری صنعت با مراکز تحقیقاتی خارجی است.
جدایی دانشگاهها و صنعت و تمرکز صنعت بر ابزارها، روشها و متدولوژیهایی که مدتهاست از رده خارج شدهاند. در جذب نیروی کار فارغالتحصیل دانشگاهها خلل ایجاد میکند و در نتیجه مکانیزم فرار مغزها تقویت میشود و خود صنعت نخستین ضررکننده خواهد بود. نیروی انسانی ماهر مهمترین جزء صنعت IT خصوصاً نرمافزار است. این عنصر به قدری مهم است که کشورهای پیشرفته که از صنایع پویا برخوردارند، سالانه هزاران نفر از نیروهای نرمافزاری کشورهای در حال توسعه را جذب مینمایند. تحقیقات نشان میدهد که ارزش کار یک برنامهنویس یا متخصص نرمافزاری عالی 20 بار بیشتر از یک متخصص متوسط است[4]. ماهیت تحقیقاتی بودن کارهای شرکتهای نرمافزاری نیز مؤید اهمیت نیروی انسانی در رشتة نرمافزار است؛ یعنی آن کسانی که این صنعت مبتنی بر دانش و نه مبتنی بر سرمایه را پیش میبرند.
تحولات تکنولوژی بر دانشگاهها نیز تأثیر میگذارد. دانشگاههایی که بتوانند هر چه سریعتر آموزشها و پژوهشهای خود را با تغییرات و نیازهای روز منطبق سازند، از ارزش بیشتری برخوردارند. بنابراین همراهی با تحولات سریع و پیدرپی نیازمند بازنگری مستمر در برنامههای آموزشی است، هرچند تحولات برنامههای آموزشی را پس از مدتی خودبهخود تغییر خواهند داد، ولی این دیگر همراهی نیست و بلکه عقبماندگی میباشد.
هزینه، وقت و تلاش زیادی صرف آموزش نیروهای مستعد ایرانی در دانشگاه میشود، در حالیکه بهرهگیری کشور از این استعدادها ضعیف است و متأسفانه بسیاری از آنها خصوصاً در رشتة نرمافزار به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند. از مهمترین دلایل این معزل ضعف صنعت نرمافزار و یا حتی ارتباط ضعیف دانشگاه و صنعت است. نوع نگرش یا فرهنگ پژوهشی نیز معمولاً به اهمیت ارتباط صنعت و دانشگاه توجه ندارد و هدف پژوهشها را تولید مقاله فرض میکند. در نتیجه نیروی فوقالعاده بسیاری از دانشجویان کشور در تحقیقات پایه تلف میشود و به نتیجة قابل توجهی منتج نمیگردد. بسیاری از دانشجویان از پروژهای که انجام دادهاند اظهار نارضایتی کرده و به بدردنخور و رفع تکلیف بودن آن اشاره دارند. چه بسا پایاننامههایی که در کتابخانة دانشکدهها انباشته شده و مراجعه کننده ندارند. چگونه باید این مشکلات را رفع نمود؟ مسلماً تحقیقات کاربردی یک راهحل است. دانشجویانی که به تحقیقات کاربردی مشغول میشوند و فعالیت خود را هدفدار میبینند، با شوق و اشتیاق بیشتری به کار میپردازند، لذا نتایج خوبی به بار میآورند و علاوه بر تولید مقاله و کسب درآمد برای آیندة کاری خود آماده میشوند. مؤسسات تحقیقات کاربردی در مجاورت دانشگاهها نقش مؤثری را در این خصوص ایفا میکنند.
مرکز امنیت شبکة شریف نمونهای از این مراکز است. نیروهای فعال این مرکز که برای شرکتها و سازمانهای کشور پروژههای امنیت شبکه انجام میدهند دانشجویان هستند. براساس بررسیها، کسانی که پروژة کاربردی در این مرکز انجام میدهند، انگیزه و رضایت بیشتری نسبت به افرادی که فعالیتهای تحقیقاتی صرف را به عنوان رفع تکلیف انجام میدهند دارند. به خاطر موقعیت مکانی مرکز، دانشجویان میتوانند به راحتی در ساعاتی که کلاسهایشان به اتمام میرسد، در مرکز حضور پیدا نمایند. شغل محسوب شدن فعالیتهای کاربردی و تخصیص دستمزد به افراد، آنها را به فعالیت جدیتر و منظمتر تشویق مینماید. اهمیت چنین مرکزی با افزایش متقاضیان پیوستن به آن بر همگان روشن شده است.
بنابراین ارتباط دانشگاه و صنعت هم برای دانشگاه اهمیت دارد و باعث اولویتبندی زمینههای آموزشی و پژوهشی آن میگردد، کیفیت آموزشی و پژوهشی را بالا میبرد و از فرار مغزها میکاهد، و هم باعث توسعه و رشد صنعت میگردد. توسعة صنعت نرمافزار به آموزش و پژوهشهای دانشگاهی گره خورده است.